اگر هر کسی در روزی که دمای هوا ۳۷ درجه است، وسط صحرای نوادا باشد، این سوال برایش پیش میآید که آیا کسی حاضر است در این منطقه چیزی بسازد؟ اینطور که پیداست ایلان ماسک چنین شخصی است. «جردن گلسون»، یکی از گزارشگران وبسایت The Verge به نوادا رفته و گزارشی از گیگافکتوری (Gigafactory)
یا به اصطلاح «برنامه اساسی» ماسک برای تسلا تهیه کرده است. ایلان ماسک بقای کل شرکتش را بر دوش یک ساختمان بسیار بزرگ گذاشته. مطلبی که در ادامه میخوانید توصیفی درباره کارخانه عظیم ایلان ماسک از دیدگاه گلسون است.
گیگافکتوری تسلا شاید بهترین نمونهی بارز از مقیاس بلندپروازیهای ایلان ماسک باشد. وقتی این کارخانه کامل شود، بزرگترین ساختمان جهان خواهد بود و اگر همه چیز مطابق برنامه پیش برود، در نهایت ظرفیت تولیدش در سال به ۱۵۰ گیگاوات ساعت باتری میرسد. این میزان برای ۱٫۵ میلیون دستگاه خودروی مدل ۳ کافی است. تسلا امیدوار است تا سال ۲۰۱۸ ظرفیت تولیدش ۳۵ گیگاوات ساعت در سال باشد. این معادل باتری ۵۰۰ هزار دستگاه مدل ۳ است.
این ساختمان که ماسک آن را رمانتیک توصیف میکند با جهتگیری شمال به جنوب ساخته شده است. این کارخانه آنقدر بزرگ و عظیم است که ۱۰۷ زمین بازی راگبی را در خود جای میدهد. دو تا چهار طبقه از طبقات کارخانه و فضای کار هم بالای این فضای بزرگ قرار دارد. در این منطقه، ۱۰ هزار اسب وحشی وجود دارد که از ساخت و سازهای تسلا نفع میبرند و با چشمههای ذخیرهی آب، تشنگیشان را رفع میکنند.
ماسک در کنفرانسی مطبوعاتی با حضور گزارشگران در گیگافکتوری گفت: «فوقالعاده است، مثل غرب وحشی میماند.»
اما طبق گفته تسلا، این کارخانه چیزی فراتر از یک کارخانه باتری صرف است. موفقیت گیگافکتوری مهمترین بخش آینده تسلا است و میتواند تلاشهای ماسک برای نجات جهان از تاثیرات تغییر اقلیم را محقق کند. بدون گیگافکتوری خودروی مدل ۳ وجود نخواهد داشت، چون باتریای وجود ندارد.
ماسک گفته: «ما این کارخانه را یک محصول میدانیم. خود کارخانه ماشینی است که ماشین میسازد. درواقع خود این کارخانه بیشتر از محصولاتش، به توجه مهندسان خلاق و حلال مشکلات احتیاج دارد.»
به اعتقاد ماسک، تمرکز مهندسان بر بهبود و اصلاح روند تولید بهتر از این است که سعی کنند تا بیشترین بازدهی ممکن را از خودروها بگیرند. مهندسی که برای بهبود خط تولید تلاش میکند، ۵ تا ۱۰ برابر کارآمدتر و موثرتر از تلاشی است که صرف محصول میشود.
ماسک میگوید: «برای اینکه درصد بازدهی را تنها چند دهم بالا ببریم، باید تلاش خیلی زیادی بکنیم. باید حسابی به مغزمان فشار بیاوریم و خیلی سخت کار کنیم و کلی ریسک کنیم تا بازدهی را چند دهم درصد بالاتر ببریم. اما اگر همین میزان تلاش را صرف روند ساخت محصول بکنیم، میتواند ۱۰ برابر بیشتر بازدهی را افزایش دهد.» ماسک یک مورد را مثال زد که مهندسانش توانستند زمان یکی از مراحل تولید را از ۲۰۰ ثانیه به تنها یک ثانیه کاهش دهند.
من اعتراف میکنم که وقتی سه سال پیش ایده گیگافکتوری مطرح شد، به نظرم احمقانه رسید. من تنها کسی نبودم که اینطور فکر میکردم. پاناسونیک مبالغ هنگفتی سرمایهگذاری کرده تا درون این کارخانه خطوط تولید باتری بسازد.
وقتی درون ساختمان بایستیم و با دهان باز به بلندپروازی و عظمت این پروژه خیره شویم، بدیهی است که میگوییم: «اوه! آره، همهی این کارها با عقل جور درمیآید». اما «یوشی یامادا»، مدیر عامل پاناسونیک میگوید همیشه با این ایده موافق نبود.
یامادا گفته سه سال پیش وقتی ایده گیگافکتوری برای اولین بار مطرح شد «من فکر کردم که ایده احمقانهای است. در آن زمان، ظرفیت تولید این کارخانه از ظرفیت کل تولید این صنعت فراتر میرفت؛ نه، پاناسونیک، نه شرکتهای ژاپنی، بلکه ظرفیت همهی شرکتهای ژاپنی، کرهای و چینی روی هم. من فکر کردم که ایده احمقانهای است.»
«اما من احمق بودم. من اشتباه میکردم. پس از موفقیت خارقالعاده معرفی مدل ۳، تقاضای بسیار زیادی برای باتری ایجاد میشود.»
این پروژه به همان اندازه که برای تسلا مهم است برای پاناسونیک هم اهمیت دارد. اکثر این نوع باتریها در آسیا ساخته میشود. با توجه به اصرار زیاد دونالد ترامپ بر کاهش تجارت بینالمللی و کاهش تولیدات آمریکا، زمان راهاندازی این کارخانه بسیار مناسب و عالی است.
یامادا گفته: «اولویت اول برای ما نقش داشتن در ساخت یک جهان پایدار است. دومین مورد هم این است که من فکر میکنم ما واقعا روابط تجاری بین دو شرکت را از رابطه خریدار و تامینکننده به یک تیم تغییر دادیم.»
در این کارخانه خط تولیدهای بسیار عظیم دو طبقهای وجود دارد که متعلق به پاناسونیک هستند. مرز بین طبقات تولیدی تسلا و پاناسونیک با نوارهایی مشخص شده است. مواد خام از یک سر وارد خط تولید شده و سپس از سر دیگر سلول باتری بیرون میآید که آماده نصب در پکهای باتری تسلا هستند.
ماسک میگوید: «گیگافکتوری هیجانانگیزترین کارخانه جهان است. اگر بخواهید در یک کارخانه کار کنید، حتما این کارخانه را ترجیح خواهید داد. گزینه دوم چیست؟»
گیگافکتوری به همان اندازه برای ماشینهای برقی مهم است که یک قرن پیش خط تولید هنری فورد برای صنعت خودرو اهمیت داشت. این کارخانه نسخه ماشین برقی کارخانه کامپیوترهای شخصی دل است.
مواد خام از جنوب این کارخانه وارد خط تولید شده و پکهای باتری از شمال بیرون میآیند. همهی این فرایندها را ۱۰ هزار نیروی کار تسلا و مجموعهای از رباتهای ژاپنی «فانوک» (Fanuc) انجام میدهند. کل فولاد مورد نیاز این کارخانه در آمریکا تولید شده و هیچ یک از مواد خام از چین وارد نمیشود.
تسلا با هیچ شرکت پیمانکاری قرارداد نمیبندد و ترجیح میدهد یاد بگیرد و خودش فرایندهایش را بهتر کند تا اینکه به یک شرکت دیگری پول دهد تا این کار را برایش انجام دهد. این به خاطر آیندهنگری برای گیگافکتوریهای آینده است که با افزایش میزان تقاضا در نقاط مختلف جهان ساخته خواهند شد. طبق گفته ماسک، تاسیسات اروپا، چین و هند هم اکنون روی نقشه هستند. دانش به دست آوردن از این ساختمان هم به بهبود نسخههای بعدی کمک میکند. احتمالا گیگافکتوریهای آینده شامل خطوط تولید خودرو هم خواهند بود، به این ترتیب بازدهی کل فرایند بالاتر هم میرود.
اما چرا صحرای وسیع و خالی نوادا برای اولین ساختمان انتخاب شد. یکی اینکه در سالهای اخیر این ایالت شاهد کاهش مالیاتها بوده است. از طرف دیگر، تسلا با دانشگاه نوادا همکاری میکند تا کلاسهای مهندسی مربوط به باتری برگزار کند. در این میان، جاده جدیدی در این ایالت ساخته میشود تا این پارک صنعتی را به جادهی US 50 در سمت جنوب متصل کند.
هدف نهایی گیگافکتوری این است که هزینهی تولید هر کیلووات ساعت باتری را کاهش دهد و خودروهای تسلا و محصولات ذخیره انرژی را بسیار ارزانتر کند. بدون کاهش قیمت، پیشرفتی که تسلا به دنبال آن است، غیرممکن میشود.
در حال حاضر، خودروهای برقی تسلا در مرکز توجه قرار دارند، اما ماسک میگویند محصولات ذخیره انرژیاش هم میتوانند به همان اندازه با اهمیت و بزرگ باشند. ماسک میگوید محصولات ذخیره انرژی در دراز مدت به اندازه صنعت خودرو اهمیت خواهند داشت و در واقع میزان رشدش در سال چند برابر صنعت خودرو خواهد بود.
در تشبیه با اسپیس ایکس، یکی دیگر از شرکتهای ماسک، میتوان گفت که تسلا در ده سال اخیر سعی داشته برای پرتاب موشک آماده شود. گیگافکتوری قطعه نهایی موشک تسلا است؛ آخرین مرحله قبل از پرتاب. حالا ما میتوانیم ببینیم که آیا این پرتاب موفق است یا قبل از بلند شدن از زمین منفجر میشود.
اما قصه اسپیس ایکس کمی فرق دارد. انفجار یک موشک صرفا یک مانع است، در حالی که شکست گیگافکتوری به معنی یک اشتباه و ضرر ۵ میلیارد دلاری است. کل این شرکت و البته رویای ماسک در خطر قرار دارد.
قضاوت درباره پروژه بلندپروازانهتر ماسک برای بردن انسان به مریخ سخت است. این پروژه آنقدر دور از ذهن است که شاید ما را به خنده بیاورد و نمیتوان موفقیت یا شکست آن را پیشبینی کرد. اما گیگافکتوری حالا آماده است. استعمار یک سیاره دیگر قطعا کار فوقالعاده جالبتری از ساخت یک کارخانه عظیم پر از باتری است. هرچند که موفقیت همین کارخانه هم به نوبه خود یک دستاورد بزرگ به حساب میآید.
منبع: mag.digikala