لیگ قهرمانان، جادویی از استودیو بلیزارد (نقد و بررسی Overwatch)

لیگ قهرمانان، جادویی از استودیو بلیزارد (نقد و بررسی Overwatch)

نگاهی به دور و اطراف‌تان بیاندازید؛ اصولا دو سبک از بازی‌ها طرفداران بیش‌تری در مقایسه با سایر سبک‌ها دارند. منظورمان هم از زیاد، مخاطب صد میلیونی و بیش‌تر است. این مخاطب صد میلیونی، در یک طرف جماعت گیمری را شامل می‌شوند که هر ساله منتظر می‌نشینند تا شماره‌ی جدید

 

 

لیگ قهرمانان (نقد و بررسی Overwatch)

 

«ندای وظیفه» (Call of Duty) و «میدان نبرد» (Battlefield) را بازی کنند و از طرف دیگر گروه بزرگی از گیمرها که روز و شب مشغول بازی کردن بازی‌هایی مثل League of Legends و Heroes of the Storm هستند.

 

استودیوی بازی‌سازی بلیزارد هم برای اینکه هر دو مخاطب را جذب کرده باشد، دست به ساخت بازی‌ای زده است که ساخت‌اش فقط از خودش بر می‌آید. اکشن اول‌شخص بلیزارد،‌ هم مخاطب‌های ندای وظیفه را به سمت خودش می‌کشاند و هم مخاطبان League of Legends را.

 

همه چیز در Overwatch اصول و قواعدی درست و درمان دارد و هیچ چیز بدون اینکه امتحان‌اش را پس داده باشد، در بازی قرار نگرفته است.

در حالی که در نگاه اول کاملا منفی به قضیه نگاه کرده بودیم و می‌گفتیم که بلیزارد هم به جایی رسیده است که می‌خواهد با ساخت یک اکشن اول‌شخص، فقط پول به جیب بزند، در حال حاضر که دست‌مان به Overwatch خورده است، حرف‌مان را پس می‌گیریم. بلیزارد می‌خواهد جیب ما را با بازی جدیدش خالی کند؟ راست‌اش را بخواهید اصلا برای‌مان مهم نیست؛ اگر بازی‌ای که بلیزارد مقابل‌ ما گذاشته، Overwatch است، هر چقدر هم که قرار است جیب‌مان را خالی کند، نوش جان‌اش!

‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌

کولاک

 

بلیزارد را به خاطر کیفیت بالای ساخت بازی‌های‌اش دوست داریم. این استودیوی بازی‌سازی به کلاسیک‌ترین شکل ممکن بازی می‌سازد و از هیچ چیز برای بازی‌های‌اش کم نمی‌گذارد. تصورش را کنید، بلیزارد هنوز هم روند بازی دیابلو را شبیه به 20 سال پیش می‌سازد؛ اما باز هم بی‌خیال ساخت انیمیشن‌های کامپیوتری برای تعریف داستان نمی‌شود. باورتان می‌شود، موسیقی کارت بازی بلیزارد، منظورمان Hearthstone است، از بسیاری از بازی‌های امروزی، یک سر و گردن بالاتر است؟

 

از همان ابتدا که Overwatch را اجرا می‌کنید، جذب بازی می‌شوید. منوی بازی آن‌‌قدر جذاب است که دل‌تان نمی‌آید وارد بازی شوید.

 

Overwatch می‌داند که قرار است شخصیت‌های‌اش را دوست داشته باشید؛ در نتیجه آن‌ها را از همان ابتدا مقابل چشم‌تان می‌گذارد. منوی بازی شخصیت‌ها را در محیط‌های مختلفی نشان می‌دهد. فقط کمی به شخصیت‌ها و طراحی‌های‌شان نگاه کنید؛ حتی شخصیت‌های انیمیشن‌های دیزنی و پیکسار هم به زیبایی شخصیت‌های Overwatch نیستند.

 

Overwatch: Beta_20160506235454

 

در حین انتخاب شخصیت می‌توانید با هم‌تیمی‌های‌تان صحبت و تیم مناسبی جمع کنید.

 

 

گرافیک بالای بازی هم به هر چه بهتر نشان داده شدن شخصیت‌ها کمک می‌کند. فرقی نمی‌کند Overwatch را روی چه پلتفرمی بازی می‌کنید؛ بازی در هر حالتی زیباست. انیمیشن‌های شخصیت‌ها آن قدر نرم و زیبا طراحی شده‌اند که به سبک بازی شک می‌کنید؛ فقط بلیزارد می‌تواند یک اکشن اول‌شخص بسازد، اما بیخیال ساخت انیمیشن صورت، آن هم در حد و اندازه‌ی بازی‌های روز نشود.

 

نمی‌دانیم چه جادویی پشت Overwatch و ظاهرش است؛ شاید بر و بچه‌های بلیزارد روان‌شناسی رنگ یا چنین چیزهایی می‌دانند و ذهن ما را به بازیچه گرفته‌اند؛ اما از دیدن بازی سیر نمی‌شویم.

 

با تمام این اوصاف، چیزی که Overwatch را جلوتر از رقبای‌اش قرار می‌دهد، سبک و سیاق خاص‌اش نیست، بلکه روند بازی شگفت‌انگیزش است.

‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌

تقارن

 

روند بازی Overwatch را در یک کلام می‌توان توصیف کرد: تعادل. بازی‌های چندنفره و آنلاین، آن هم بازی‌هایی که قهرمان‌های مختلفی دارند، باید تا جای ممکن متعادل باشند. بلیزارد معنای جدیدی به بالانس در بازی‌های آنلاین داده است.

 

قهرمان‌های Overwatch، مشخصه‌ی اصلی این بازی هستند. زمانی که بازی معرفی شد، تصور می‌کردیم بلیزارد بخواهد مثل اکثر بازی‌های هم‌سبک Overwatch، بازی را رایگان عرضه و اقدام به فروش جداگانه‌ی شخصیت‌ها کند؛ با این حال، خوشحالیم که چنین اتفاقی نیافتاده است. تمام شخصیت‌های بازی از همان ابتدا در دسترس هستند. قرار است هر شخصیتی هم که در طول زمان عرضه می‌شود، رایگان باشد. از همان ابتدا که Overwatch را اجرا می‌کنید، جذب بازی می‌شوید.

 

نکته‌ی مهم بازی این‌جاست: باید تک‌تک شخصیت‌ها را بشناسید و از آن‌ها استفاده کنید. شاید در ابتدای کار، تعداد زیاد شخصیت‌ها را ببینید و احساس کنید که یاد گرفتن حرکات آن‌ها، قرار است زمان زیای را از شما بگیرد. با این حال، کم‌تر از چند ساعتی که از بازی کردن‌تان بگذرد، ناخودآگاه متوجه می‌شوید که همه‌ی شخصیت‌ها و حرکات‌شان را حفظ هستید.

 

Overwatch در حال حاضر 21 قهرمان دارد. هر کدام از قهرمان‌ها هم از زمین تا آسمان با هم فرق می‌کنند؛ یکی روباتی است که تبدیل به مسلسل می‌شود و دیگری یک نینجا. شخصیت‌ها اسلحه‌ها و قدرت‌های خاص خودشان را دارند، اما هیچ‌کدام نسبت به دیگری برتری ندارند.

 

نتیجه‌ی چند نسخه‌ی آزمایشی که بلیزارد از بازی به راه انداخت، یک بازی متعادل است. زمانی که نسخه‌ی آزمایشی Overwatch را بازی می‌کردیم، نسبت به قوی بودن Bastion، یکی از قهرمان‌های بازی، گله داشتیم؛ با این حال، پس از کمی بازی کردن متوجه شدیم که می‌توان با قهرمانی دیگر، حرکات Bastion را خنثی کرد.

 

بازی می‌گذارد تا پس از هر بار کشته شدن، در مناطق مشخصی روی نقشه، شخصیت‌تان را وسط مبارزه عوض کنید. باید از این امکانی که بازی در مقابل‌تان گذاشته، به بهترین نحو استفاده کنید. شخصیت‌های تیم‌تان یکی پس از دیگری کشته می‌شوند؟ شاید نیاز به یک Healer دارید؛ سریع شخصیت‌تان را عوض و تیم‌تان را پشتیبانی کنید.

 

tracer-screenshot-008

 

هر شخصیت قدرت ویژه‌ی خاص خودش را دارد. قدرت ویژه‌ی Tracer به او اجازه می‌دهد تا زمان را برای خودش به عقب برگرداند.

 

 

اساس روند بازی Overwatch، تغییر شخصیت در میان مبارزه است. خود بازی هم برای‌تان نقاط ضعف تیم‌تان را مشخص می‌کند؛ یعنی برای مثال به شما می‌گوید که تیم‌تان شخصیت هجومی زیادی دارد، اما کلاس تانک در آن پیدا نمی‌شود.

 

در حال حاضر بازی به اندازه‌ی کافی حالت و نقشه‌ی متفاوت دارد تا ده‌ها ساعت آن را بازی کنید و حتی ذره‌ای احساس نکنید بازی تکراری شده است. نقشه‌های بازی هم با توجه به قابلیت‌های مختلف شخصیت‌ها طراحی شده‌اند. مثلا اگر شخصیت Widowmaker را انتخاب کرده‌اید و به دنبال مکانی می‌گردید تا مستقر شوید و از دور دخل دیگر بازی‌کننده‌ها را بیاورید، فقط کافی است یک دور سرتان را بگردانید.

 

به طور کلی، هیچ ایراد و اشکالی نمی‌توانید به روند بازی Overwatch بگیرید. بلیزارد باز هم هنرش را در ساخت روند بازی سرگرم‌کننده و در عین حال، با حساب و کتاب، به‌نمایش گذاشته است. همه چیز در Overwatch اصول و قواعدی درست و درمان دارد و هیچ چیز بدون اینکه امتحان‌اش را پس داده باشد، در بازی قرار نگرفته است.

‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌

حالت مایع

 

برخی استودیوها، زمانی که می‌خواهند بازی بسازند، انگار یک لیست در مقابل‌شان دارند و گزینه‌های‌اش را یکی پس از دیگری تیک می‌زنند. برای مثال، نگاهی به بازی‌های موفق دور و اطراف‌شان می‌اندازند و تصمیم می‌گیرند هر چه گیرشان می‌آید را در بازی‌شان بچپانند. نمونه‌اش همین بازی Battleborn است که کاملا هم‌سبک با Overwatch است و در یک محدوده‌ی زمانی یکسان هم با بازی بلیزارد عرضه شده است. Battleborn بازی خوبی است؛ این بازی هم پر از شخصیت، نقشه‌ها و حالت‌های خوب است. برخلاف Overwatch، بازی Battleborn حتی یک بخش داستانی هم دارد و می‌توان آن را تک نفره هم بازی کرد.

 

hanamura-screenshot-004

 

نقشه‌های بازی هر کدام برای خودشان قصه‌ای دارند و با توجه به پس‌زمینه‌ی داستانی یک شخصیت طراحی شده‌اند.

 

 

با این حال، هیچ کس Battleborn را تحویل نگرفته. می‌خواهم دلیل خوب بودن Overwatch را به عاملی به اسم «روح» ربط دهم. بازی‌ای که بلیزارد ساخته است، «روح» دارد. زمانی که پای Overwatch می‌نشینیم، حس خوبی پیدا می‌کنیم؛‌ طوری که می‌توانیم اشتیاق سازندگان‌اش را برای ساخت آن درک کنیم. وقتی که نحوه‌ی تعامل بلیزارد و کارگردان Overwatch را با مخاطبان‌اش می‌بینیم، اشتیاق‌مان برای بازی کردن Overwatch حتی از قبل هم بیش‌تر می‌شود.

 

بلیزارد با Overwatchاش گل کاشته است. می‌دانیم که قرار است این بازی هم در اولین هدف‌اش، منبع درآمدی برای اکتیویژن باشد. می‌دانیم که احتمالا برای اینکه جلوی بقیه‌ی بازی‌کننده‌ها کم نیاوریم، احتمالا یکی دو لباس خفن هم برای شخصیت‌های‌مان در بازی خواهیم خرید، اما با کمال میل این کار را انجام خواهیم داد.

‌‌‌‌‌‌‌

نام لاتین بازی: Overwatch

تهیه‌کننده: Blizzard Entertainment

سازنده: Blizzard Entertainment

سبک: اکشن اول‌شخص چندنفره

پلتفرم: Xbox One، PS4، PC

امتیاز: 5/5

 

 

 

منبع : mag.digikala.com

 

نویسنده مطلب: سید حسن حسینی

سید حسن حسینی

پاسخ دهید

هیچ نظری تا کنون برای این مطلب ارسال نشده است.
ارسال نظر برای این مطلب غیر فعال شده است!