در ساعات ابتدایی روز دوشنبهی همین هفته، هشتاد و هشتمین دوره از مراسم اسکار برگزار شد و در جریاناش بهترینها و برترینهای سال در صنعت سینما معرفی شدند. در جریان این مراسم تعدادی زیادی از عناوین، بازیگران و دستاندرکاران صنعت سینما که بهترین نمایش را طی یک سال گذشته در صنعت سینما داشتند، معرفی شدند و نشان اسکار به آنها تعلق گرفت. در ادامه با مای بی سی باشید.
در میان تمام نشانهای اسکاری که به بهترینها و برترینهای سال اهدا شد، نشان بهترین بازیگر نقش اول مرد، اهمیت ویژهای داشت. اهمیت از این حیث که «لئوناردو دیکاپریو»، هنرپیشهی میانسال هالیوودی سرانجام بعد از 5 دوره نامزدی در رشتهی بهترین هنرپیشهی نقش اول مرد، سرانجام موفق شد نشان اسکار را بهخودش اختصاص بدهد.
به همین بهانه تصمیم گرفتیم نیم نگاهی بیاندازیم به فیلمهایی که دیکاپریو بهخاطر حضور در آنها نامزد دریافت جایزهی اسکار شد؛ اما نتوانست این نشان را با خودش به خانه ببرد.
1- فیلم «چه چیزی گیلبرت گریپ را آزار می دهد؟» (1994) در نقش «آرنی»
این فیلم اثر کارگردان سوئدی Lars Sven Hallström، سازندهی فیلم مشهور «شکلات» است که تاکنون سه بار نامزد دریافت جایزهی اسکار شده است. شب برگزاری مراسم اسکار سال 1994 برای دیکاپریو، شب مهمی بود. برای یک بازیگر جوان، نامزدی اسکار در 19 سالگی میتواند اتفاقی خارقالعاده باشد. دیکاپریو در آن سال برای بازی در فیلم «چه چیزی گیلبرت را آزار میدهد؟» (What’s Eating Gilbert Grape) در نقش «آرنی»، برادر کوچکتر «گیلبرت» (با بازی «جانی دپ») برای اولین بار نامزد جایزهی اسکار شد.
از مهمترین ویژگیهای این نقش برای او بازی به عنوان فردی بود که مشکل عقبماندگی ذهنی داشت و متکی به برادرش بزرگ شده بود. از تاثیرگذارترین صحنههای فیلم، صحنهای است که در آن گیلبرت، آرنی را رها میکند تا خودش حمام بگیرد و وقتی برمیگردد با او مواجه میشود که همچنان در وان است، در حالی که دارد از سرما میلرزد. دیکاپریو در مراسم اسکار، برنده نشد و اسکار آن سال به «تامی لیجونز» رسید؛ اما بسیاری از منتقدان بازی خوب دیکاپریوی جوان را در این فیلم تایید کردند و خبر از ظهور ستارهای جدید در سینما دادند.
2- فیلم «هوانورد» (2005) در نقش «هاوارد هیوز»
این فیلم دومین تجربهی دیکاپریو با «مارتین اسکورسیزی» (Martin Scorsese) بعد از فیلم «دار و دستهی نیویورکیها» بود. او در این فیلم در نقش «هاوارد هیوز»، کارگردان، تهیهکننده و خلبان پرآوازهی آمریکایی از اواخر دهه ۱۹۲۰ تا اواسط دههی ۱۹۴۰ بازی کرده است. این فیلم که یک درام اتوبیوگرافیک محسوب میشود قسمتی از زندگی و خلبانی هاوارد هیوز را نشان میدهد. هیوز دچار اختلال وسواسی جبری بوده و همواره دنبال شکستن رکوردهای سرعت و فاصله پرواز بود.
نکتهی جالب در مورد نقش دیکاپریو در فیلم این بود که اینبار هم برای بازی در نقش فردی غیرعادی که معمولا دارای مشکلات ذهنی خاصی است، بهعنوان نامزد اسکار معرفی شده بود. در واقع دیکاپریو در این نقش به خوبی توانسته بود وجود اختلالات روانی در شخصیت هاوارد هیوز خلبان را بازسازی کند. همین باعث شد که بسیاری از منتقدان آن سالها او را استاد بازی اگزجره و برونگرا خطاب کنند.
او که هشت سال بعد از بازی در فیلم مشهور «تایتانیک» دنبال احیای شهرت از دست رفتهاش بود، در این دوره هم برندهی جایزه اسکار نشد. دیکاپریو رقابت را به Jamie Foxx که برای بازی خیرهکنندهاش در فیلم «ری» (Ray) نامزد شده بود، باخت و دست خالی از مراسم اسکار بیرون آمد.
3- فیلم «الماس خونین» (2006) در نقش «دنی آرچر»
دیکاپریو در این فیلم در نقش یک قاچاقچی الماس ظاهر شده بود. او برای بازی در این نقش ماهها در غرب آفریقا زندگی کرد و تلاش بسیار کرد تا لهجهی زیمبابوهای را بهخوبی فرا گیرد. اما بعد از ماهها تلاش پس از برخورد و همصحبتی با چندین تن از بومیان همانجا متوجه شد اصلا نمیتواند بهخوبی به زبان آنها صحبت کند و به گفتهی کارگردان فیلم لهجهی او بیشتر شبیه استرالیایی شده بود تا زیمبابوهای. به همین خاطر دیکاپریو دوباره چند معلم بومی دیگر استخدام کرد تا بتواند از پس نقش دشوارش بهخوبی بر بیاید.
او در همین سال بازی در فیلم دیگری از اسکورسیزی به نام Departed را هم انجام داده بود. به همین دلیل، بسیاری او را شانس اول برنده شدن اسکار میدانستند. اما در شب برگزاری اسکار 2006، او این بار اسکار را به Forest Steven Whitaker، بازیگر آفریقایی تبار فیلم «آخرین پادشاه اسکاتلند» باخت.
4- فیلم «گرگ وال استریت» (2013) در نقش جردن بلفورت
دیکاپریو همیشه عنوان کرده است که عاشق همکاری با اسکورسیزی بوده و همیشه از اسکورسیزی به عنوان استاد خود در بازیگری و سینما یاد میکند. دیکاپریو حتی در آخرین حضورش در اسکار هم دوباره از اسکورسیزی تشکر ویژه کرد.
گرگ وال استریت پنجمین تجربهی مشترک دیکاپریو با مارتین اسکورسیزی بعد از فیلم «جزیرهی شاتر» بود. در این فیلم دیکاپریو در نقش «جردن بلفورت» یک بورسباز حرفهای و در عین حال یک معتاد بالفطره ظاهر شد. این فیلم هم مثل بیشتر فیلمهای اسکورسیزی یک درام بیوگرافیک بود که با اقتباس از گرگ وال استریت، کتابی که این بورسباز معروف در مورد زندگی خودش نوشته، ساخته شده بود. گفته میشود بلفورت واقعی بعد از دیدن فیلم روی پرده آنقدر جذب بازی دیکاپریو شده بود که با وی تماس گرفته و پیشنهاد سرمایهگذاری در بورس را داده است؛ چون معتقد بود شخصیت دیکاپریو با این کار خیلی هماهنگ است.
نکتهی دیگری که در مورد نقش دیکاپریو وجود دارد این است که او، باز هم به خاطر بازی برونگرایانه در قالب یک شخصیت با ویژگیهای رفتاری خاص، نامزد جایزهی اسکار شد. این بار دیگر قبل از برگزاری آکادمی اسکار در مقابل عدهای که دیکاپریو را شانس اول برنده شدن اسکار میدانستند، عدهای دیگر هم وجود داشتند که معتقد بودند، وی جایزه را نمیبرد؛ چون دیکاپریو را استاد برنده نشدن در اسکار میدانستند!
جالب اینجاست که پیشبینی این عده هم محقق شد و اسکار این دوره به «متیو مککانهی» برای بازی در فیلم سینمایی «باشگاه خریداران دالاس» رسید.
5- فیلم «بازگشته» (2015) در نقش «هیو گلاس»
دیکاپریو در این فیلم تقریبا هر کاری را که میشد انجام داد تا این بار دیگر بازگشتهای تنها نباشد. او به عنوان یک شکارچی به تنهایی چند مرد جنگی را از پای درمیآورد، همسر و فرزندش را از دست میدهد، گرسنگی و سرمای شدید را تحمل میکند، با یک خرس گریزلی مبارزه میکند و حتی مجبور میشود نقش مرد مرده را در مبارزه بازی کند تا بتواند سرانجام، برندهی جایزهی اسکار امسال بشود.
او در اولین همکاریاش با «اینیاریتو» در نقش یک شکارچی سفید پوست ظاهر شد که تنها در جنگل رها شده و برای زنده ماندن تلاش میکند. رقیب سرسخت او در میان بازیگران امسال «مت دیمون» بازیگر فیلم «مریخی» بود که برای بازی در این فیلم، جوایز زیادی را هم برده است. اما در مراسم اسکار، بازی دیکاپریو بالاخره نظر مثبت داوران آکادمی اسکار را جلب کرد. این نقش سرانجام برای وی جایزهی اسکار را به ارمغان آورد و کمک کرد تا او این بار دیگر بازگشتهی بیاسکار نباشد.
منبع: mag.digikala.com