کشف چهره‌های مخفی دیگری در زیر نقاشی مونالیزا

کشف چهره‌های مخفی دیگری در زیر نقاشی مونالیزا

بیشتر بخوانید

مونالیزا بعد از پنج قرن هنوز هم شگفتی می‌آفریند

اسکن تابلوی مونالیزا و مطالعه‌ی دقیق و علمی آن، چهره‌های مخفی دیگری را در زیر نقاشی اصلی آشکار ساخته است.

 

این کشف که هنوز گوشه‌های مبهم زیادی دارد، می‌تواند نگاه ۵۰۰ ساله‌ی دنیا به معروف‌ترین تابلوی نقاشی جهان را برای همیشه دگرگون کند.

 

«پاسکال کوته» (Pascal Cotte) به مدت یازده سال است که روی تابلوی مونالیزا تحقیق می‌کند. او از تکنولوژی نور پس‌بازتابگر (Retroreflector) استفاده کرده و تصویرهای دیگری در زیر چهره‌ی مونالیزای معروف پیدا کرده است. (تکنولوژی پس‌بازتابگر نوری که از جهات مختلف به آن بتابد را به سمت منبع نوری منعکس می‌کند.)

 

پاسکال کوته نتایج آخرین تحقیقات‌اش را روز سه‌شنبه‌ی گذشته در کنفرانس شانگهای ارایه داد.

کوته می‌گوید که تصویر زیرین، چهره‌ی اصلی صاحب اثر هست. تصویر کشف شده، زنی هست که نیم‌رخ نشسته و با ترکیب متفاوت بینی و لب‌هایش، شباهت آن به مونالیزا سوال‌برانگیز است. ضمن این‌که از آن لبخند مرموز که نیم قرن چشم همه را به خودش خیره کرده، هم خبری نیست.

 

راز این لبخند در این‌جاست که وقتی صرفا لب‌های چهره را نگاه می‌کنیم، خطوط کناری آن جهت رو به پایین دارند، که حالت جدیت و اندوه را منتقل می‌کند. ولی وقتی از دورتر به نقاشی نگاه می‌کنیم و لب‌ها را درهمنشینی با سایر اجزای صورت می‌بینیم، انگار گوشه‌ی لب‌ها رو به بالا کشیده شده‌اند و به روی ما لبخند می‌زند. به دلیل همین توهمی که ایجاد می‌شود، نام «لبخند دست‌نیافتنی» را به آن نسبت داده‌اند.

 

خود موزه‌ی لوور از ابراز هرگونه نظری درباره‌ی این کشف و ادعا خودداری کرده و می‌گوید که پروسه‌ی مطالعه جزیی از برنامه‌ی علمی متعلق به این موزه نبوده است.

لبخند مونالیزا

نمای نزدیک از لبخندی که مشخص نیست پیام‌رسان اندوه است یا خوشحالی

سایر کارشناسان نظرهای مختلفی درباره‌ی بیانات جناب کوته دارند.

 

«ویل کمپرتز» (Will Gompertz)، ویراستار هنری، دراین‌باره می‌گوید: “این خیلی بین هنرمندان رایج است که وقتی سفارشی می‌گیرند، چندبار روی آن طرح بکشند چون سلیقه و نظر کسی که پرتره‌اش را به هنرمند سپرده، یک شرط مهم قلمداد می‌شود. پس طبیعی هست که زیر این اثر هم پیش‌طرح‌های دیگری باشند. این اطلاعات جدید باید به‌دقت توسط هیئت کارشناسی، تحلیل و مطالعه شوند و نمی‌توان فعلا بر اساس یافته‌های یک نفر، یک قضاوت قطعی ارایه داد. من فکر می‌کنم که جواب لوور (در مورد امتناع از هرگونه اظهار نظر در این رابطه) به قدر کافی روشن‌کننده هست. مونالیزا معروف‌ترین نقاشی جهان است و هر حرفی درباره‌ی آن می‌تواند یک داستان خوب را شکل بدهد. باید در این مورد نهایت احتیاط را رعایت کرد.”

تکنیک محو کردن )blur( نقاشی برای کشف راز لبخند مونالیزا

استفاده از تکنیک محو کردن )blur( نقاشی برای کشف راز لبخند

کوته یکی از بنیان‌گذاران «لومیه تکنولوژی» (Lumiere Technology) در پاریس است و از سال ۲۰۰۴ با مجوز لوور روی این نقاشی مطالعه می‌کند. لومیه تکنولوژی یک بنیاد خصوصی است که از سال ۱۹۸۹ توسط پاسکال کوته و Jean Penicaut آغاز به کار کرده و به جمع‌آوری و مطالعه‌ی آثار هنری با استفاده از تکنولوژی و دستاوردهای معاصر می‌پردازد.

 

خود موزه‌ی لوور از ابراز هرگونه نظری درباره‌ی این کشف و ادعا خودداری کرده و می‌گوید که پروسه‌ی مطالعه جزیی از برنامه‌ی علمی متعلق به این موزه نبوده است.

او برای تحلیل این نقاشی تکنیکی به نام متد تقویت لایه (Layer Amplification Method) یا همان LAM را ابداع کره است. در این تکنیک مجموعه‌ای از انوار شدید به سطح نقاشی تابیده می‌شود و یک دوربین اندازه و مقدار بازتاب این نورها را به‌دقت ثبت می‌کند. اطلاعات حاصله می‌توانند به ما نشان بدهند که در لایه‌های زیرین، به ترتیب زمانی، چه اتفاقی افتاده است.

 

تا پیش از این از تکنیک‌های دیگری مانند نور فروسرخ و «اسکن چند طیفی» (multi-spectral scanning) یا همان MSS هم برای کشف راز مونالیزا استفاده شده بود.

 

اسکن چند طیفی یک تکنولوژی پیشرفته‌ی اسکن و رصد هست که در آن حسگرهایی برای رصد زمین از فاصله‌ی بسیار دور روی ۵ ماهواره‌‌ی لندست (landsat satellite) ناسا نصب شده است.

 

آقای کوته در مورد شیوه‌ی کار تکنولوژی استفاده شده در تحلیل نقاشی می‌گوید: “این روند تا آن حد دقیق و معتبر است که می‌تواند مراحل تکمیل نقاشی را مانند لایه‌های پیاز برای ما بشکافد و ما وقایع‌نگاری ثبت این اثر را بر حسب زمان شکل‌گیری آن بفهمیم.” او ادعا کرده است که تیم لومیه تکنولوژی با مطالعه‌ی نقاشی توانسته رنگ‌های اصلی را که لئوناردو روی نقاشی به کار برده پیدا کند. این رنگ‌ها به مرور زمان به شکلی که ما امروز می‌بینیم درآمده‌اند.

رنگهای اصلی تابلوی مونالیزا

کوته ادعا می‌کند که رنگ‌های تابلو در اصل این‌طور بوده‌اند.

تا کنون تصور می‌شده که مونالیزا همان «لیزا جراردینی» (Lisa Gherardini)، همسر یک تاجر ابریشم در فلورانسِ ایتالیا باشد.

 

ولی کشفیات آقای کوته این تئوری را به چالش می‌کشد؛ او ادعا می‌کند که “چهره‌ی لیزای واقعی همان است که در زیر این نقاشی دیده می‌شود؛ نه این چیزی که ما ۵۰۰ سال است جلوی چشم‌مان می‌بینیم، و این دو با هم متفاوت هستند.”

 

کوته ۲ پرتره‌ی دیگر در زیر تابلو کشف کرده است: یکی تصویر خطی از زنی با صورت و بینی بزرگ‌تر، دست‌های درشت‌تر و لب‌های کوچک‌تر، و دومی یک صورت مریم-وار و رشته‌ی مروارید به دور سرش که لئوناردو با تکنیک خراش کشیده است.

 

اما «مارتین کمپ» (Martin Kemp) نظر متفاوتی دارد.

 

او که یک استاد بازنشسته‌ی تاریخ هنر از دانشگاه آکسفورد است، با این اداها راضی نشده و می‌گوید: “تصویرهایی که کوته می‌گوید در زیر نقاشی پیدا کرده، چگونگی تفکر لئوناردو را برای ما روشن نمی‌کند [به این معنی که با روند نقاشی سازگاری ندارد]. ولی در این شکی نیست که تصویر(های) دیگری هم در زیر این نقاشی وجود دارند و همگی همان مونالیزای واحد هستند.”

 

نقاشی مونالیزا یکی از مهم‌ترین آثار هنری جهان است. این تابلو به دست هنرمند معروف ایتالیایی، لئوناردو داوینچی، بین سال‌های 1503 تا 1517 کشیده شده؛ یعنی زمانی که در فلورانس و فرانسه اقامت داشت.

تابلوی اصلی مونالیزا که درموزه‌ی لوور پاریس نگهداری می‌شود.

تابلوی اصلی مونالیزا، معروف‌ترین نقاشی دنیا، که درموزه‌ی لوور پاریس نگهداری می‌شود.

ارزش هنری این تابلو یکی به خاطر مقام هنرمندی هست که آن را خلق کرده؛ چرا که لئوناردو از بزرگ‌ترین انسان‌های تاثیرگذار در هنر، علم، فلسفه و پزشکی بود که اختراعات فراوانی هم انجام داد، و دوم به خاطر ابهامات و شایعه‌های فراوانی که درباره‌ی مضمون این تابلو، صاحب چهره و به‌خصوص آن لبخند مسحورکننده و دوپهلو وجود دارد. هر چند وقت یک‌بار پرده‌ی تازه‌ای از راز نهفته در این نقاشی برملا می‌شود (یا تصور می‌شود که کشف شده، چون بعید هم نیست که بعدا نقض آن اثبات شود). به نظر می‌رسد که لئوناردو با هوشمندی تمام قرن‌ها ما را سر کار گذاشته و در این کار موفق هم بوده است.

کوته ۲ پرتره‌ی دیگر در زیر تابلو کشف کرده است: یکی تصویر خطی از زنی با صورت و بینی بزرگ‌تر، دست‌های درشت‌تر و لب‌های کوچک‌تر، و دومی یک صورت مریم-وار و رشته‌ی مروارید به دور سرش که لئوناردو با تکنیک خراش کشیده است.

در واقع داوینچی و میکلانژ از جمله هنرمندانی هستند که به دلیل گرایش‌های فکری آوانگاردی که نسبت به بستر خودشان داشتند و همچنین به دلیل فشارهای غیرمنطقی که از جانب کلیسا و حکومت وقت به این افراد وارد می‌شد، ترجیح می‌دادند بخشی از ادله‌ی فکری‌شان را بر زبان نیاورند. گاهی هم سعی می‌کردند منظور را در لفافه به مخاطبی که شاید بعدا نسبت به اثر کنجکاوی به خرج دهد، انتقال بدهند.

 

همه‌ی این‌ها باعث می‌شود که امروز در مورد جزییات هویت و منظور این افراد و آثارشان کنجکاوتر شویم و در این راه تکنولوژی پیشرفته و تمام ابزار وجود را به خدمت بگیریم.

 

در هر حال لوور درست فکر می‌کند که الان برای عوض کردن اسم تابلو خیلی زود است. هنوز چیزی ثابت نشده که بخواهیم قانع نشویم این مونالیزای خودمان نیست و تصویر به شخص دیگری تعلق دارد.

 

پاسکال کوته نتایج آخرین تحقیقات‌اش را روز سه‌شنبه‌ی گذشته در کنفرانس شانگهای ارایه داد.

 

اطلاعات به دست آمده در نمایشگاه «داوینچی: یک نابغه» در معرض دید همه قرار می‌گیرد. در این نمایشگاه که در شانگهای آغاز می‌شود و دور دنیا سفر می‌کند، همه‌ی آن‌چه که تیم آقای کوته طی ۱۱ سال تحقیق روی تابلوی مونالیزا به دست آورده، رونمایی می‌شود.

منبع:mag.digikala.com

نویسنده مطلب: سید حسن حسینی

سید حسن حسینی

پاسخ دهید

هیچ نظری تا کنون برای این مطلب ارسال نشده است.
ارسال نظر برای این مطلب غیر فعال شده است!